چکیده گرچه پیدایش صورتگرایی، ریشه در آثار متفکران قدیمی دارد اما این نوع نقد، به عنوان یک مکتب مستقل، در عرصه پژوهش ادبی روسی و در دهه دوم قرن بیستم ظهور کرد. « ویکتور شکلوفسکی» با انتشار کتاب «رستاخیز واژه » در سال 1914م، نخستین گام را در این زمینه برداشت. این مکتب علیه رمانتیسم ظهور پیدا کرد و کشف راز «ادبیت» یک اثر از بارزترین ویژگیهای آن است. صورتگرایان توجه خود را در درجه اوّل به خود متن معطوف می کنند. به اعتقاد آنان، ویژگی ادبی متن مربوط به آشنایی زدایی در زبان و نظم نوین است که با فرم ارتباط دارد. ابوالقاسم شابی، یکی از شاعران معاصر مشهور و معاصر تونسی و از نمایندگان مکتب رمانتیک در شعر معاصر عرب است که در شعر وی نشانه هایی از عشق، طبیعت، امید به آینده، نگرانی از سرنوشت مردم و ... را می توان دید. یکی از ویژگی های برجسته شعر وی، آشنایی زدایی است که قاعده افزایی، توجه به نماد و سمبل، هنجار شکنی در قافیه، انسجام و هماهنگی در شعر، صناعات ادبی، تصاویر زیبا و ترکیبات نوین و... از شیوه های آن است. در این پژوهش سعی بر آن است تا بر اساس نظریه های صورتگرایان و با ارائه مقدمه ای کوتاه در نقد صورتگرایی و اصول آن، شیوه های آشنایی زدایی در شعر شابی مورد بررسی قرار گیرد. اما قبل از این هدف، مسأله اساسی این است : آیا در شعر شابی، مواردی از آشنایی زدایی وجود دارد؟ اگر وجود دارد، کدام یک از شیوه ها در آن متداول است؟
کلید واژهها: شعر معاصر عرب، ابوالقاسم شابی، صورتگرایی، آشنایی زدایی