نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران.
2 دکتری زبان و ادبیا ت عرب دانشگاه رازی کرمانشاه
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
چکیده
یکی از مهمترین و چالشانگیزترین مسائل در ادبیات مدرن جهانیشدن یا فراملیتی است که امروز در مباحث نقد ادبی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار و از سنجههای قابل بحث در یک اثر ادبی است، این مسأله به منزله تأکید بر مقولههایی است که حدود مرزی و قومی را در هم مینوردد و برخورداری هر اثری از چنین مؤلفههایی به آثار، شایستگی، کفایت و مقبولیت لازم را میبخشد و سبب میشود ادیب از نقطه صفر قومی به قله جهانی شدن دست یابد و مقدمات حضور وی در عرصه جهانی فراهم شود. ادبیات معاصر عربی به عنوان یکی از مترقیترین آداب جهان معاصر که با برخورداری از مؤلفههای فراملیتی و همراهی با اندیشههای روز و جهانشمول، این قابلیت را دارد که از جهات مختلف در قالب جهانبینیهای فراملیتی بررسی شود؛ که از جمله این جهانبینیها ارتباط آن با تصوف و مارکسیسم است. این مقاله با انتخاب دو تن از شاعران برجسته معاصر، یعنی «عبدالوهاب البیاتی» و «صلاح عبدالصبور»، کوشیده است تا برخورداری و نحوه بازنمایی این مؤلفه-ها و ارتباط شاعران معاصر عربی منتخب با گفتمان جهانیشدن و فراملیتی را مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتیجه نشان میدهد شاعران معاصر عربی، با توجه به برخورداری از نگرشی قوی و فرامرزی، ارتباط با جهان غرب و اندیشههای مطرح جهانی، بررسی بنیادین مشکلات و مسائل، رویکردهایی فراملیتی خود را در قالب عناصری چون تصوف و مارکسیست در شعر خود بیان کرده-اند. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
کلیدواژهها: شعر معاصر، فراملیتی، تصوف، مارکسیسم، عبدالوهاب البیاتی، صلاح عبدالصبورچکیده
یکی از مهمترین و چالشانگیزترین مسائل در ادبیات مدرن جهانیشدن یا فراملیتی است که امروز در مباحث نقد ادبی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار و از سنجههای قابل بحث در یک اثر ادبی است، این مسأله به منزله تأکید بر مقولههایی است که حدود مرزی و قومی را در هم مینوردد و برخورداری هر اثری از چنین مؤلفههایی به آثار، شایستگی، کفایت و مقبولیت لازم را میبخشد و سبب میشود ادیب از نقطه صفر قومی به قله جهانی شدن دست یابد و مقدمات حضور وی در عرصه جهانی فراهم شود. ادبیات معاصر عربی به عنوان یکی از مترقیترین آداب جهان معاصر که با برخورداری از مؤلفههای فراملیتی و همراهی با اندیشههای روز و جهانشمول، این قابلیت را دارد که از جهات مختلف در قالب جهانبینیهای فراملیتی بررسی شود؛ که از جمله این جهانبینیها ارتباط آن با تصوف و مارکسیسم است. این مقاله با انتخاب دو تن از شاعران برجسته معاصر، یعنی «عبدالوهاب البیاتی» و «صلاح عبدالصبور»، کوشیده است تا برخورداری و نحوه بازنمایی این مؤلفه-ها و ارتباط شاعران معاصر عربی منتخب با گفتمان جهانیشدن و فراملیتی را مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتیجه نشان میدهد شاعران معاصر عربی، با توجه به برخورداری از نگرشی قوی و فرامرزی، ارتباط با جهان غرب و اندیشههای مطرح جهانی، بررسی بنیادین مشکلات و مسائل، رویکردهایی فراملیتی خود را در قالب عناصری چون تصوف و مارکسیست در شعر خود بیان کرده-اند. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
کلیدواژهها: شعر معاصر، فراملیتی، تصوف، مارکسیسم، عبدالوهاب البیاتی، صلاح عبدالصبورچکیده
یکی از مهمترین و چالشانگیزترین مسائل در ادبیات مدرن جهانیشدن یا فراملیتی است که امروز در مباحث نقد ادبی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار و از سنجههای قابل بحث در یک اثر ادبی است، این مسأله به منزله تأکید بر مقولههایی است که حدود مرزی و قومی را در هم مینوردد و برخورداری هر اثری از چنین مؤلفههایی به آثار، شایستگی، کفایت و مقبولیت لازم را میبخشد و سبب میشود ادیب از نقطه صفر قومی به قله جهانی شدن دست یابد و مقدمات حضور وی در عرصه جهانی فراهم شود. ادبیات معاصر عربی به عنوان یکی از مترقیترین آداب جهان معاصر که با برخورداری از مؤلفههای فراملیتی و همراهی با اندیشههای روز و جهانشمول، این قابلیت را دارد که از جهات مختلف در قالب جهانبینیهای فراملیتی بررسی شود؛ که از جمله این جهانبینیها ارتباط آن با تصوف و مارکسیسم است. این مقاله با انتخاب دو تن از شاعران برجسته معاصر، یعنی «عبدالوهاب البیاتی» و «صلاح عبدالصبور»، کوشیده است تا برخورداری و نحوه بازنمایی این مؤلفه-ها و ارتباط شاعران معاصر عربی منتخب با گفتمان جهانیشدن و فراملیتی را مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتیجه نشان میدهد شاعران معاصر عربی، با توجه به برخورداری از نگرشی قوی و فرامرزی، ارتباط با جهان غرب و اندیشههای مطرح جهانی، بررسی بنیادین مشکلات و مسائل، رویکردهایی فراملیتی خود را در قالب عناصری چون تصوف و مارکسیست در شعر خود بیان کرده-اند. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
کلیدواژهها: شعر معاصر، فراملیتی، تصوف، مارکسیسم، عبدالوهاب البیاتی، صلاح عبدالصبور
چکیده
یکی از مهمترین و چالشانگیزترین مسائل در ادبیات مدرن جهانیشدن یا فراملیتی است که امروز در مباحث نقد ادبی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار و از سنجههای قابل بحث در یک اثر ادبی است، این مسأله به منزله تأکید بر مقولههایی است که حدود مرزی و قومی را در هم مینوردد و برخورداری هر اثری از چنین مؤلفههایی به آثار، شایستگی، کفایت و مقبولیت لازم را میبخشد و سبب میشود ادیب از نقطه صفر قومی به قله جهانی شدن دست یابد و مقدمات حضور وی در عرصه جهانی فراهم شود. ادبیات معاصر عربی به عنوان یکی از مترقیترین آداب جهان معاصر که با برخورداری از مؤلفههای فراملیتی و همراهی با اندیشههای روز و جهانشمول، این قابلیت را دارد که از جهات مختلف در قالب جهانبینیهای فراملیتی بررسی شود؛ که از جمله این جهانبینیها ارتباط آن با تصوف و مارکسیسم است. این مقاله با انتخاب دو تن از شاعران برجسته معاصر، یعنی «عبدالوهاب البیاتی» و «صلاح عبدالصبور»، کوشیده است تا برخورداری و نحوه بازنمایی این مؤلفه-ها و ارتباط شاعران معاصر عربی منتخب با گفتمان جهانیشدن و فراملیتی را مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتیجه نشان میدهد شاعران معاصر عربی، با توجه به برخورداری از نگرشی قوی و فرامرزی، ارتباط با جهان غرب و اندیشههای مطرح جهانی، بررسی بنیادین مشکلات و مسائل، رویکردهایی فراملیتی خود را در قالب عناصری چون تصوف و مارکسیست در شعر خود بیان کرده-اند. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
کلیدواژهها: شعر معاصر، فراملیتی، تصوف، مارکسیسم، عبدالوهاب البیاتی، صلاح عبدالصبور
کلیدواژهها [English]