چکیده شیوهی ارائهی گفتهها و اندیشههای داستان، یکی از رویکردهای مهم سبکشناسی نوین است که از میزان ارتباط میان راوی و متن روایی بهوجود آمده، به پنج شیوهی مستقیم، غیرمستقیم، مستقیم آزاد، غیرمستقیم آزاد و گزارش روایتی، تقسیم میشود. این رویکرد به تحلیل گفتههای داستان، یعنی شیوهی ارائهی آنها در دو حیطهی سخنان و اندیشهها میپردازد. این شیوهها برای درک بهتر اندیشههای داستان ضروری بوده و سبب میشود خواننده، عمیقا با افکار داستان آشنا گردد. مقالهی پیشرو، به شیوهی توصیفی ـ تحلیلی و ضمن ارائهی جامعهی کامل آماری از اندیشههای داستانی، به تحلیل رمان "الصبار" (1976)، نوشتهی سحر خلیفه میپردازد. نتایج تحقیق گویای آن است که راوی، با استفاده از اندیشهی مستقیم، مستقیمآزاد و غیرمستقیمآزاد، که به ترتیب، بیشترین بسامد حضور را در داستان دارند، بهخوبی توانسته مضامینی مانند اختلاف مردم دربارهی نحوهی رویارویی با اشغال ـ دفاع مسلحانه یا انجام مذاکرهی سیاسی ـ، رواج بیکاری، ناگزیری مردم به اشتغال در کارخانههای اسرائیل، چند بُعدی بودن مسألهی اشغال، امید به ایجاد جامعهای عادلانه با حقوق مساوی میان عرب و یهود و ... را به تصویر بکشد. راوی، پیوسته به ذهن قهرمانان داستان نفوذ کرده و با شیوهی روایی مناسب، کشمکشهای درونی آنها را در برابر دیدگان خواننده نشان میدهد تا مخاطبان تصویری دقیقتر و اثرگذارتر از شرایط پُرتنش مبارزه، در داخل سرزمینهای اشغالی دههی هفتاد داشته باشند.