«تحلیل شعر البحار و الدرویش خلیل حاوی برمبنای فلسفهی سارتر»
چکیده:
از ویژگیهای اساسی شعر معاصر عربی، ارتباط گسترده آن با آگاهیهای بشری است؛ چنان که امروزه تبدیل به آئینهای تمام قد برای بسیاری از یافتههای جدید به ویژه در عرصهی علوم انسانی شده است. در این میان، نگرشهای فلسفی سارتر، به عنوان یافتهای نو به انسان و هستی، از همان آغاز، تأثیر شگرفی در دستاوردهای ادبی از خود برجای نهاده است؛ از جملهی این تأثیرات را میتوان در ادبیات عربی و به ویژه در آثار شاعر معاصر «خلیل حاوی» جست و این مقاله بر آن است تا با توقف در یکی از قصاید خلیل حاوی با نام «البحار و الدرویش» به تحلیل مفاهیم و موقعیتهای موجود در این شعر بر اساس دیدگاه اگزیستانسیالیستی سارتر بپردازد. عناصری همچون مسؤولیت، آزادی و اختیار، ناامیدی و تسلیم شدگی با زیر شاخههای فلسفی خود هر کدام از مهمترین مؤلفههای فلسفهی سارتر است که حاوی در قصیدهی خویش با حفظ اصول هنری بدان پرداخته است.